شاید به گمان بعضی ها تربیت خوب، تربیتی باشد که به اطاعت پذیری و رام شدن متربی بیانجامد حال آنکه تربیت کردن نوعی رها سازی و پرورش روحیه تفرد است تا جایی که هر فرد رنگ طبیعت خویش گیرد و به جوهرة خود نزدیک شود. انسانی که از خود آزاد نشده به دیگری وابسته می شود و هنگامی که رام دیگری شد نمی تواند هویت خویش را شکل دهد و کسی که به هویت خویش دست نیابد تربیت در او تعطیل شده است.
اشکالاتی که به تربیت به شکل رام کردن وارد است:
۱. خطر تهی شدن افراد ! تحمیل اینکه چگونه بیندیشیم و چرا؟
۲. آنچه سیستم بدانها محول می کند دوست دارند و توان انجام کار دیگری به جز آن را ندارند
۳. اگر طبایع انسانی را یکنواخت و هماهنگ سازیم فاتحه آزادی فردی انسانها خوانده می شود
۴. برای ارضاء خواسته های جماعتی یکسان کار زیادی نباید صورت بگیرد، در صورتی که تربیت انسانی، آن هم انسان آزاد اندیش و خدا جو. شأن و منزلت آدمی فراتر از آن است که در این محدودة تنگ خود را رام و مطیع برنامه های از پیش تعیین شده کند.
- ۰ نظر
- ۰۹ بهمن ۹۳ ، ۱۲:۱۷